A. 2 (University Library, Cambridge University)
E. G. Browne Collection
Contents
Summary of Contents: A Persian commentary on the Qur'án, defective at beginning and end, of
unknown authorship, but probably composed in the eleventh and transcribed in the
thirteenth century of the Christian era.
It begins with súra XXXVIII, 20, and ends
with súra xcv. The margins of some of the pages, especially in the earlier part
of the volume, are filled with Turkish verses. There is one serious dislocation,
súra LV being omitted in its proper place and inserted after súra LXXXIX, where
there is a considerable lacuna and further dislocations, for súra XCVI follows, and
after that súras XCIV and xcv. As a specimen of the style, and for purposes of is (عَبَسَ وَتَوَلَّى) comparison, the commentary on the first ten verses of súra Lxxx here given from ff. 233-234. After the continuous text of these ten verses,
which it is unnecessary to reproduce here, the commentary proceeds thus: آورده اند که روزی عبد الله بن ام مکتوم و او را عبد الله بن شریح گفتندی مردی بود
مكفوف نابينا بنزديك رسول خذای آمد و صنادید قریش چون عتبه بن ربیعه و ابو جهل بن
هشام و عبّاس بن المطلب و غیر ایشان حاضر بودند رسول ع با ایشان سخن میگفت و از
سر حرص بر ایمان ایشان خود را بایشان داده بود و دعوة میکرد ابن ام مکتوم نمیدانست كه ایشان حاضراند و رسول با ایشان سخن میگوید روی برسول آورد و گفت یا رسول الله اقرانی
وعلمنى مما علمك الله از آنج خدای بتو آموخته است بر من خوان و مرا بیاموز و این سخن
مکرر گردانید رسول خدای روی از وی بگردانید کراهت آنرا که سخن قطع میبایست کردن
بآخر نا رسیده و نیز از برای آن تا کافران نگویند که اتباع محمد و مُجيبان دعوت او نابینایان
و سفله اند خدای تعالی این آیات فرستاد و گفت عَبَسَ وَتَوَلَّی پس از آن هرگاه که وی آمدی
رسول خدای ویرا گرامی داشتی و گفتی مرحبا ای آنکسی که خدای تع از برای وی با من
عتاب کرد و دو نوبت ویرا بر مدینه خلیفه گردانید و پس از آن در روی هیچ درویشی روی
ترش نکردانید و فراپیش هیچ توانگری نیامد جمعی مفسران چنین گفته اند که این عبوس از
رسول خدای بود و او بود که روی ترش کرد اما محققان گفته اند که رسول نبود که روی ترش کرد بلکه مردی بود اموى بنزديك رسول حاضر بود چون این مرد نابینا آنجا آمد وی
خود را فراهم گرفت و اعراض کرد و روی ترش گردانید عبوس و اعراضی که از جمله صفات
مذمومه است و منفر اگر در بعضی علما و فقها گویند منفر باشد فکیف در حق رسول و خدای
تعالى رسول را ازین جمله تنزیه کرده است و
گفته وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ
حولك و بحسن خلق و
كرم و طبع وصف كرده است وَإِنَّكَ عَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ تا در خبر آمده
است که رسول ع دست در دست غلام سیاه نهادی گريه الخلق و الرايحة از کرم روا نداشتی
f234) که دست خود از دست وی دور گرداند تا هم آن غلام آغاز کردی و دست از دست
رسول ببردی حق سبحانه و تعالی از آن مرد اُموی خبر داد و گفت وی روی ترش کرد و فراهم
کشید و اعراض کرد از آن سبب که نابینا یعنی ابن ام مکتوم بوی آمد آنکه التفات کرد با
رسول که روی بایشان آورده بود و با یکی ازیشان سخن میگفت از حرص آنك باشد که وی
ایمان آرد تا دیگران نیز ایمان آورند گفتای محمد تو چه دانی و ترا چه شناسا گردانید بحال این
كافر که وی ایمان خواهد آورد و باسلام پاکیزه خواهد گشت و مطموع تو حاصل خواهد آمد یا
خود وی پند خواهد گرفت و موعظت و پند تو ویرا سود خواهد کرد و گفتهاند معنی اینست که
چه چیز ترا بحال این نابینا عالم گردایند که باشد که وی تو آنج ویرا تلقین کنی و بیاموزی
از شریعت پاکیزه شود یا خود متّعظ گردد و پند تو قبول کند پس موعظت تو و پند تو ویرا سود
کند آنکه گفت أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى امّا آنکس که توانگر باشد تو فرا پیش وی روی و روی بوی آری
چون عتبه و شیبه يا عباس عبد المطلب و چه باشد بر تو اگر پاکیزه نشود و ایمان نیارد بر تو جز
از رسانیدن رسالت چیزی دیگر نیست و اما آن کس که پیش تو آید بشتاب در طلب خیر و
تعلم شرایع و او از خدای میترسد یا از کافران و ایذاء ایشان تو خود را از وی مشغول سازی Many of the early traditionists are cited, but few books. Amongst these few
the commentary of Abú Ishaq ibn Muhammad ath-Tha'labí (d. 427/1036) seems
to be one of the latest See Brockelmann, vol. 1, p. 350. It is cited on f. 53b of the MS., third and fourth lines from the
bottom. The authority of the Tafsiru Ahli'l-Bayt, or explanation
of the Imáms, is also occasionally invoked E.g. on f. 55a, third line from the bottom..
unknown authorship, but probably composed in the eleventh and transcribed in the
thirteenth century of the Christian era.
It begins with súra XXXVIII, 20, and ends
with súra xcv. The margins of some of the pages, especially in the earlier part
of the volume, are filled with Turkish verses. There is one serious dislocation,
súra LV being omitted in its proper place and inserted after súra LXXXIX, where
there is a considerable lacuna and further dislocations, for súra XCVI follows, and
after that súras XCIV and xcv. As a specimen of the style, and for purposes of is (عَبَسَ وَتَوَلَّى) comparison, the commentary on the first ten verses of súra Lxxx here given from ff. 233-234. After the continuous text of these ten verses,
which it is unnecessary to reproduce here, the commentary proceeds thus: آورده اند که روزی عبد الله بن ام مکتوم و او را عبد الله بن شریح گفتندی مردی بود
مكفوف نابينا بنزديك رسول خذای آمد و صنادید قریش چون عتبه بن ربیعه و ابو جهل بن
هشام و عبّاس بن المطلب و غیر ایشان حاضر بودند رسول ع با ایشان سخن میگفت و از
سر حرص بر ایمان ایشان خود را بایشان داده بود و دعوة میکرد ابن ام مکتوم نمیدانست كه ایشان حاضراند و رسول با ایشان سخن میگوید روی برسول آورد و گفت یا رسول الله اقرانی
وعلمنى مما علمك الله از آنج خدای بتو آموخته است بر من خوان و مرا بیاموز و این سخن
مکرر گردانید رسول خدای روی از وی بگردانید کراهت آنرا که سخن قطع میبایست کردن
بآخر نا رسیده و نیز از برای آن تا کافران نگویند که اتباع محمد و مُجيبان دعوت او نابینایان
و سفله اند خدای تعالی این آیات فرستاد و گفت عَبَسَ وَتَوَلَّی پس از آن هرگاه که وی آمدی
رسول خدای ویرا گرامی داشتی و گفتی مرحبا ای آنکسی که خدای تع از برای وی با من
عتاب کرد و دو نوبت ویرا بر مدینه خلیفه گردانید و پس از آن در روی هیچ درویشی روی
ترش نکردانید و فراپیش هیچ توانگری نیامد جمعی مفسران چنین گفته اند که این عبوس از
رسول خدای بود و او بود که روی ترش کرد اما محققان گفته اند که رسول نبود که روی ترش کرد بلکه مردی بود اموى بنزديك رسول حاضر بود چون این مرد نابینا آنجا آمد وی
خود را فراهم گرفت و اعراض کرد و روی ترش گردانید عبوس و اعراضی که از جمله صفات
مذمومه است و منفر اگر در بعضی علما و فقها گویند منفر باشد فکیف در حق رسول و خدای
تعالى رسول را ازین جمله تنزیه کرده است و
گفته وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ
حولك و بحسن خلق و
كرم و طبع وصف كرده است وَإِنَّكَ عَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ تا در خبر آمده
است که رسول ع دست در دست غلام سیاه نهادی گريه الخلق و الرايحة از کرم روا نداشتی
f234) که دست خود از دست وی دور گرداند تا هم آن غلام آغاز کردی و دست از دست
رسول ببردی حق سبحانه و تعالی از آن مرد اُموی خبر داد و گفت وی روی ترش کرد و فراهم
کشید و اعراض کرد از آن سبب که نابینا یعنی ابن ام مکتوم بوی آمد آنکه التفات کرد با
رسول که روی بایشان آورده بود و با یکی ازیشان سخن میگفت از حرص آنك باشد که وی
ایمان آرد تا دیگران نیز ایمان آورند گفتای محمد تو چه دانی و ترا چه شناسا گردانید بحال این
كافر که وی ایمان خواهد آورد و باسلام پاکیزه خواهد گشت و مطموع تو حاصل خواهد آمد یا
خود وی پند خواهد گرفت و موعظت و پند تو ویرا سود خواهد کرد و گفتهاند معنی اینست که
چه چیز ترا بحال این نابینا عالم گردایند که باشد که وی تو آنج ویرا تلقین کنی و بیاموزی
از شریعت پاکیزه شود یا خود متّعظ گردد و پند تو قبول کند پس موعظت تو و پند تو ویرا سود
کند آنکه گفت أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى امّا آنکس که توانگر باشد تو فرا پیش وی روی و روی بوی آری
چون عتبه و شیبه يا عباس عبد المطلب و چه باشد بر تو اگر پاکیزه نشود و ایمان نیارد بر تو جز
از رسانیدن رسالت چیزی دیگر نیست و اما آن کس که پیش تو آید بشتاب در طلب خیر و
تعلم شرایع و او از خدای میترسد یا از کافران و ایذاء ایشان تو خود را از وی مشغول سازی Many of the early traditionists are cited, but few books. Amongst these few
the commentary of Abú Ishaq ibn Muhammad ath-Tha'labí (d. 427/1036) seems
to be one of the latest See Brockelmann, vol. 1, p. 350. It is cited on f. 53b of the MS., third and fourth lines from the
bottom. The authority of the Tafsiru Ahli'l-Bayt, or explanation
of the Imáms, is also occasionally invoked E.g. on f. 55a, third line from the bottom..
Physical Description
Form: codex
Support: Paper
Extent: Ff. 267
Dimensions: 23.5 × 16.4 cm.
Layout
23 lines
Hand(s)
fine old naskh, the Arabic text in a larger hand.
History
Origin: Undated, 7th/13th century AH; Gregorian CE
Provenance and Acquisition
Bought by E. G. Browne from Majid Belshah in London.
Bequest of E. G. Browne.
Record Sources
Summary, physical description and provenance copied from R. A. Nicholson: A descriptive catalogue of the Oriental MSS belonging to the late E.G. Browne. Cambridge, 1932.
Availability
Entry to read in the Library is permitted only on presentation of a valid reader's card for admissions procedures contact Cambridge University Library Admissions). Contact near_eastern@lib.cam.ac.uk for further information on the availability of this manuscript
Funding of Cataloguing
JISC
Please fill out your details.